۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

چگونگی سبز شدن یک جنبش


هر چند شاید، شناخت تمام عوامل تاثیر گذار ومیزان تاثیر پدیده ی اجتماعی مثل انقلابات سخت باشد (به علت وقوع نادر شان و همچنین ابعاد چند وجهی ِ وسیع اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی شان) اما می توان گفت جنبش های اجتماعی نیز زمانی هویدا می شوند که مجموع سود های برامده از آن در ذهن معترضان و یا در واقع بیش از هزینه های آن گردد.
معترضین که هستن؟ به نظر من میشود معترضین را به دو دسته انتزاعی تقسیم کرد، افرادی که فایده ی برامده از نتیجه ی حضورشان در جنبش برایشان عامل تعیین کننده است و دسته ی دوم که هزینه کم برامده از عمل است که تعیین کننده است.
دسته اول ایدئولوگ هستن، به این معنا که به تحلیلی رسیده اند که عامل اصلی و یا یکی از عوامل اصلی وضع نامطلوب کنونی  دولت مستقر است و یا نظام بدیل می تواند در مجموع فایده بیشتری داشته باشد تا نظام فعلی . این دسته شروع کنندگان و بخش راهبر جنبش اند، تعداد و عمق فکری وخلاقیت آنها بسیار تاثیر گذار است، به خصوص در ابتدای شکل گیری. اما هرگز به تنهایی نمی توانند پایان بخش باشند و پیروزی جنبش را سبب شوند. سقف تحمل هزینه هایشان بیشتراست (شاید در براورد فایده-هزینه به خطا می روند)
دسته دوم به مراتب سودهای کمتری در ذهن می پروراند و عامل مبارزه اش هزینه های پایین است. نه تنها تعدادشان از گروه پیش بیشتر است بلکه با وسعت گرفتن جنبش بر تعدادشان افزوده می شود (مانند کالاهای مد در بازاریابی)
حال بیایم به ایران، دسته ی اول به خاطر فاصله گرفتن از فضای چپ کم وکمتر میشود و جهت گیری های فکری آنان تغییر کرده است، آنان مبارزه می کنند برای زندگی بهتر و آزادتر و نه آنکه همین زندگی و آزادی حداقلی را از کف بدهند. اما برای دسته ی دوم هزینه ها تعیین کننده است، ابتدای جنبش مصادف بود با روزهای پایانی انتخابات، فضا بازتر بود در اتمسفر تهران، همین آزادی ِ بدون هزینه عده ایی را به مبارزه جسور کرد./ هزینه فرصت از دست رفته برای عده ایی دیگر بسیار پایین است، با انفجار جمعیتی سالهای55-65 به اضافه رکود تورمی مزمن ایران، روی موج جوانان بیکار است. پسران مطالبات دارند و دختران با تغییر فرهنگی خواهان درامدند./ تعداد بالای شرکت کننده در تظاهرات خیابانی احتمال هزینه را بر تعداد بیشتر تقسیم می کرد و این امر هزینه را به شدت کاهش می داد./ تظاهرات خیابانی کالای بی جانشین و پر مزیتی است، هیچ گاه و هیچ کجای دیگر معترضین نمی توانند چیزهایی را فریاد بزنند که فکر میکنند درست است و خود حقیقی-شان را در مقابل دیگران در شهرشان ببینند.
با افزایش هزینه ها بود که دسته ی دوم فضا را پس داد . دولت می خواهد ومی تواند با اتکا به درامدهای نفتی، ابزار و افراد بیشتری را برای بالا بردن هزینه و مهار معترضین به کار برد. حال باید دید که در این مبارزه ی هزینه –فایده چه گروه ایی موفق میشوند؟
در آخر و ورای نوشته هایی که به اجبار، به متغیرهای با معنا از لحاظ آماری می پردازد، من نمی توانم نهایت ِ احترام و افتخارم را به عنوان انسان از انسانهای انگشت شماری که خود را ملزم میدارند از حقوقی و جنبشی دفاع کنند، که بر حق میدانند و حقیقت، هزینهایی نیز می پردازند بدون آنکه سودی مستقیم به آنان برسد. سفید پوستانی که در جنبش های برابری حضور دارند و داشتند، مردانی که برای مطالبه ی حقوق زنان به عنوان انسان و نه به عنوان جنس مبارزه می کنند، انسانهای معمولی از لحاظ تمایل جنسی که از حقوق اقلیتهای جنسی دفاع می کنند برای داشتن حقی این چنین خصوصی، انسانهای غیر دینی که برای داشتن حق ِ ابراز مذهبی مسلمانان در غرب تلاش می کنند و...  آنقدر کار این عده یه قلیل از لحاظ کمی، پر کیفیت است که شاید یک تنازع بقای صرف زیستی-طبیعی را به اوج یک زندگی اخلاقی-انسانی پیوند میدهند.

۲ نظر: