۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

کاروزی مداوم و سلامتی روانی

آدمی چنان است که هرازچندگاهی (میزان مطلوب و تعادل مناسب را باید یافت، نه بسیار زود به زود که بیشتر به بیماری/اختلال وسواسی-اجباری پهلو زند و نه آن مقدار دیر به دیر که کارایی نداشته باشد) باید با خود مرور کند که باورهایش و احساسات و خواسته ها و نیازهایش، چه مقدار با واقعیت و عقلانیت نزدیک است. تا بعد بدین نتیجه دست یابد که چه تغییراتی در باور، احساسات، خواسته های خویش باید ایجاد نماید.
این موضوعی بود که به تازگی متوجه شدم همواره فکر می کردم، که به خصوص در ساحت احساسات و خواسته ها، همین که در خود جا انداختی که چه احساسات و خواسته هایی عقلانی/سالم است، این امور نهادینه می شوند. حال آنکه چنین نیست و همچون حمام رفتن که باید برای سلامتی فیزیکی تکرار و تکرار شود، برای سلامتی/کمال روانی نیز باید همانطور که گفته شد با مرور و مرور، نقد و نقد سلامتی/کمال روانی را در خود نهادینه کرد.
پ ن: حالا فهمیدم که چرا حمام رفتن زیر دوش گرم برایم لذت بخش است، چرا که استعاره ایی از پاک کردن روان بر آدمی حادث می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر